درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

قلب خدا هم گرفت...

امشب دلم  برای تو بی انتها گرفت

دنیای رنگ باخته دست مرا گرفت

می خواستم قدم بزنم ساحل تو را

دریا دلش گرفت و پس از آن هوا گرفت

می خواستم که از تو و من ها شویم ما

می خواستم ولی دل تنگ "شما"گرفت

خودکار مشکی و ورق پاره ای که بود

نقش دو چشم های تورا بی هوا گرفت

افتادم و شکستم و نابودتر شدم

آشوب ناگزیر مرا بی صدا گرفت

فریاد های یخ زده ام در گلو شکست

وقتی بنای سرکش عشق تو پا گرفت

این ماجرا به رفتن تو ختم می شود

طوری که پشت پای تو قلب خدا گرفت  

 

 می خواهــــــــم ...

تمــــام احساســــات کهنــــه ام را ,

بفروشــــم بــــه دوره گرد خیابانــــی ...!

و بــــه جایــــش نمــــک بگیــــرم ...

بــــرای زخمهایــــی کــــه ,

تــــــــو باقــــی گذاشتــــی ........!

نظرات 503 + ارسال نظر

اگر روزی رسیدی که من نبودم
تمام وصیتم به تو این است
" خوب بمان "
از آن خوب هایی که من عاشقش بودم..!

همچو ابری بر بیابانی
می شنیدم نیمه شب در خواب
هایهای گریه هایش را
در صدایم گوش میکردم
درد سیال صدایش را
شرمگین می خواندمش بر خویش
از چه رو بیهوده گریانی
در میان گریه می نالید

سلام اجی جونم

خوبی؟؟؟

مسافرت خوش گذشت عزیزم؟؟

سلام عسیسم
ممنونم
جات خالی بود گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد