لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد
درباره من
مخاطب خاص من به سادگی یک لبخند فراموش شد .
او رفت و من عاشقانه های بی مخاطبم را به حراج گذاشته ام.
....................................................
دنبال مخاطب خاص نوشته هایم نگردید
ارزش خاص بودن را نداشت
ادامه...
باد سردی می امد
تکه کاغذی با خود آورد
روی آن نوشته بود من تو را از یاد برده ام
رفیق نکند آن تکه کاغذ ی از دفتر خاطرات تو باشد
....................
ممنون از شعر زیبات
وبلاگت خیلی قشنگه اگه دوست داری به وبلاگم سری بزن راستی نظرت درباره تبادل چیه خبرشو بردیا.....[قلب]
می بینی
میان این واژه ها
چگونه با تو زیسته ام ؟!
کاش می آمدیُ
این زندگی کاغذی را
مچاله می کردی
دستم را می گرفتی
مرا در آغوشت می فشردی
تو
چشم هایت را می بستی
من
پیشانیت را می بوسیدم
می رفتیمُ
تا آخر دنیا حرف می زدیم
سلام؛مسی از نظرت
آدمها آنقدر زود عوض می شوند... آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است
در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
پس برخیز تا چنین مردمی بگریند ...