لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد
درباره من
مخاطب خاص من به سادگی یک لبخند فراموش شد .
او رفت و من عاشقانه های بی مخاطبم را به حراج گذاشته ام.
....................................................
دنبال مخاطب خاص نوشته هایم نگردید
ارزش خاص بودن را نداشت
ادامه...
شاید کسی که روزی با تو خندیده است را از یاد ببری
اما هرگز آنرا که با تو اشک ریخته است را فراموش نخواهی کرد.......
راست میگفت سهراب
دور باید شد از این خاک غریب.....
چمدان من کو؟
غصه هایم مانده
آن همه خاطره های کهنه
چمدانم دیگر،پرشده از غم این تنهایی
نه،دگر خسته شدم
تاب ماندن هم نیست
نه دگر پای به رفتن دارم
نه دلی مانده که بند به جایی گردد
کهنه زخمی تازه
شده این ماندن من
راست میگفت سهراب
دور باید شد از این خاک غریبـــــــــــــــــــــ ــــــــــ
مثل شمع بزم آبم کرد و رفت
عشوه ای آورد و خوابم کرد ورفت
رفت و کوه طاقتم را باد برد
یوسف امید من در ماه مرد
ای دل شوریده مستی میکنی
باز هم شبنم پرستی میکنی
نام هر کس که شود آهوی دشت
ای دل غم دیده دیدی بر نگشت
بعد از این زهر جدایی را مخور
چوب عمر بی وفایی را نخور
من که گفتم ای دل بی بند و بار
عشق یعنی رنج و یعنی انتظار...
سلام
آپـــــــــــــــــــــــــــــــم ...
[گل]
سلام؛الان میام سر میزنم
ارزو هایـــــــ ــــــم هواییـــــــ میـــشونــــــــ ـد ...
بهـ بــــ ـاد میــــ ـرونــد ...
دود میـــ ـشونـــد ...
حســـ میکنــــ ـم معتــ ـاد حسرتـــــ هایـــــ ـم شــ ـده ام ...